شیرین کاری های وروجکم
سلام آدریانم
الان که واست می نویسم تو در خواب نازی و من باز دلم واسه شیطنتات تنگ شده فدات بشم مامانی که وقتی میری تو روروئک دنبال من میزاری لباسمو میگیری و دنبال خودت میکشی یا میای با دستت میزنی تو کابینت از صداش خوشت میاد منم میام باهات بازی یه بار من میزنم یه بار تو و با هم میخندیم . تا هم در یخچال یا کابینت را باز میکنم میدویی البته کج کج پا میزنی و میای گلم اگه هم بریم حمام که تا میایم واسه سشوار ذوق میکنی و پاهات را محکم میزنی رو تخت منم سشوار را میگیرم بهت نفست را حبس میکنی و بعدش کلی میخندی مامان به قربونت که اینقدر شیرینی عزیزم تازگی ها هم وقتی بغلمی و ذوق میکنی صورت مامان را با دو دستت میگیری و لپم را میکنی دهنت میخوای مامان را بوس کنی مهربونم یا اینکه وقتی چیزی مثل دارو را نمیخوای بخوری سرت را تکون میدی به علامت نــــــــــــــه و تا نبرم اون طرف ول نمیکنی البته با سرت سرسری هم میکنی هر چیزی هم که دم دستت بیاد میخوای بکنی دهنت چه قدر از شیرینیهات بگم که تمامی نداره گلم خدا را شکر که تو را دارم مرد من