آدریانآدریان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

آدریان عشق مامانღ

12 ماهگیت مبارک

1392/9/18 3:00
نویسنده : مامان سپیده
867 بازدید
اشتراک گذاری

وای جون مامانی سلام بالاخره مردی شدی واسه خودت و صد البته تکیه گاه من اما بعد از بابایی  امیدوارم همیشه سالم و  سلامت باشی عزیزکم اگه تمام دنیا را هم بهم بدن با یه لحظه در کنارت بودن قابل مقایسه نیست عروسکم  قربونت بشه مامانی این روزها اینقدر ماه شدی که میمیرم واسه در کنارت بودن ولی شیطونی هات و زمین خوردنای گاه و بیگاهت و ترس از جدا موندن از من و بدون من و بابایی نخوابیدنت دیگه اجازه نمیده که بیام و از زیباییهات تعریف کنم ولی من سر قولم هستم و از انچه که در خاطرم بمونه همیشه واست یادداشت برداری میکنم تا روزی دلیل این عشق زیبای من و بابایی را بدونی دوست دارم وروجکم این روزها وای که یه جا بند نمیشی و همش یا در حال زمین خوردن و گریه کردنی یا بالا رفتن از در و دیوار که واسه من دنیایی ارزش داره که میبینم پسرم تا این حد بزرگ شده که واسه خیلی از کارهاش دیگه بهم احتیاجی نداره اما با دل خسیسم چه کنم که نمیتونه تو را از خودش جدا ببینه حالا دیگه دستت را به هر جا که باشه میز ،مبل و... میگیری و دور خونه را واسه خودت میچرخی میری سر کمد لباسا و کشوها و همه چیز را میریزی بیرون  وای که من شب که میشه دیگه نایی واسه حرف زدن ندارم اما تحمل همه ی اینها به رشید شدن پسرکم میارزه یه موقع هایی که دارم کار میکنم یه دفعه میای کنارم و با زیباترین تنینی که توی زندگیم شنیدم صدام میکنی مامان وای خدایا ممنون که فرصت شنیدن این کلمه را بهم دادی تا عمر دارم شکر گذارتم و دیگه اینکه هفته پیش با خاله صفورا رفتیم شمال که خدا را شکر به تو خیلی خوش گذشت چون کنارت کلی نی نی بود تو هم  ذوق میکردی ولی بعد از برگشت طبق همیشه بازم مریض شدی و چند روزی همش بالا اوردی و اصلا لب به غذا نزدیی مامانی هم که خودش مریض شده بود هر چی بهت التماس کرد که غذا بخوری فایده نداشت و با اون اعصاب خراب من چند باری بد دعوات کردم که به خاطر اون هیچوقت خودمو نمیبخشم ازت معذرت میخوام کاش حداقل تو مامانی راببخشی پسرکم ولی بعد از رفتن به دکتر و  خوردن دارو خدا را شکر خوب شدی اما این بد غذاییت مامانو دیوونه میکنه پسرکم کاش میفهمیدی واسه خودته  اما از اینا بگذریم جونم برات بگه که این  روزها در فکر تولدتم واسه اولین تولد زندگیت اماده باش  پست بعدی که میذارم قول میدم تولدت باشه ولی یکم باورش واسم سخته تویی که تا پارسال این موقع تو دلم بودی حالا پرکشیدی و اومدی بغلم انگار دارم خواب میبینم که خدا جونم معجزه کرده تو را داده به من ماه من 

اینم عکسای شمال

و گنجینه لغات پسرکم ((بابا،مامان،دد،عمو،اده"یعنی بده"و اییا"یعنی بیا"))فدا اون مدل حرف زدنت بشه مامانی کوچولوی من نفسم

دوست دارم و بودنت را با دنیا عوض نمیکنم خدا را شکر که بودنت شد افتخار من کاش  خدا همه ی کسایی که نی نی میخوان را لایق بدونه و یکی بذاره تو دلشون تا شیرینیش را حس کنن آمین.... خدا را شکر میکنم که یک ساله زندگیم را عوض کردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)