بهترین حس زندگیم
وای خوشحالم اندازه تمام دنیا آخه دلیل داره و دلیلش غیر از تو چی میتونه باشه پسرکم من تو را ساعت 12 خوابوندم و اومدم یه کمی وب گردی که ساعت 1 صدا گریه ات اومد منم زودی اومدم پیشت خوابیدم شیرت بدم که دیدم نمیخوری یه دفعه خودت را کشیدی تو بغل مامانی و سرت را گذاشتی رو سینم و در کمال تعجب خوابت برد . وای خدا بهترین حس دنیا بود که تجربه کرده بودم اینکه تو در اغوشم ارامش داری را با هیچی عوض نمیکنم عزیزکم منم بوست کردم و نازت کردم و تا خوابت سنگین شد اومدم دوباره بلند بشم که دوباره چرخیدی منم زودی خودمو زدم به خواب که دیدم دوباره اومدی بغلم و ایندفعه بغلم کردی مرسی مامانی دوست دارم عشقم منم تا خوابت برد زود اومدم واست نوشتم اخه خیلی خوشحالم خدایا شکرت پسرکم این روزها خیلی بهم وابسته شدی و من از اینکه تو منو حامی خودت میدونی خوشحالم دوست دارم بیشتر از هر زمانی
پسرم
برگ گلم
غنچه ی خوشرنگ دلم
دست خود را حلقه کن بر گردنم
خنده زن بر چشمهای خسته ام
عشق تو آواز صبح زندگیست
مهر تو آغاز لطف و بندگی است
سر گذار بر شانه های مادرت
بوسه زن بر گونه های زرد من
خانه ام سبز از صدای شاد توست
مادرت مست از نوازشهای توست